نوک خاکستری

اجتماعی فرهنگی هنری

نوک خاکستری

اجتماعی فرهنگی هنری

طلاق نگیرید

اول ذی الحجه سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه(س) روز ازدواج نامگذاری شده بود . دیگر طلاق نگیرید و منتظر وعده ها یا بسته های فرهنگی برای ازدواج باشید اما امسال این روز علاوه بر روز ازدواج به روز بدون طلاق هم نسبت داده شده است . زن و شوهر هایی که در طول زندگی کوتاه یا بلند مدت خود با هم به تفاهم نرسیده اند کمی متفکرانه به کلمه طلاق فکر کنند شاید از آن پشیمان شدند و تصمیم گرفتند باز هم با هم زندگی کنند به خاطر این امتیازات.

آخر قرار است امتیازات ویژه ای به زوج های جوان بدهند خصوصا آنهایی که در هفته ازدواج با هم عقد نمایند. روز بدون طلاق مطمئنا روزی است که هیچ دفتر ازدواج و طلاقی ، طلاقی را نمی تواند ثبت نماید چون اگر این کار را انجام دهد مطمئنا مجازاتی برایش در نظر گرفته می شود بهتر است کسانی که می خواهند به هر دلیلی از هم جدا شوند از همین حالا به فکر باشند تا کارشان در آن روز گره نخورد.

این هم قابل توجه کسانی که می گویند دغدغه طلاق هنوز دغدغه مسوولان نیست . دیدید که چه زود جواب تان را دادند و برایش فکری کردند . روز بدون طلاق یعنی ما به همه چیز می اندیشیم و به فکر زوج هایی که از هم جدا می شوند هستیم با این تصمیم شاید آماری که می گویند از هر پنج ازدواج  یکی به طلاق ختم می شود کم شود و چند وقت دیگر ما در خبرگزاری ها شاهد می شویم که ما اصلا آمار طلاق نداریم.

دو میدانی یارانه و مردم

بالاخره یارانه ها هم با تاخیر آمدند و خراسانی ها هم به برکت وجود امام رضا(ع) اولین کسانی هستند که پول نفت وارد جیب شان می شود.  ما که ندانستیم قرار است چقدر به حساب مردم واریز شود. مدیر عامل سازمان هدفمندی یارانه ها اعلام کرده بود : "81 هزار تومان از سه شنبه به حساب استان های خراسانی واریز می شود و این مقدار هنوز مشخص نگردیده که برای چه مدت است ،یک یا سه ماه ". اما بالاخره بعد از گذشت جدال و کشمکش در تعیین مبلغ واریزی گویا مسوولان به توافق رسیدند و رییس جمهور درجمع مردم اردبیل اعلام کرده است: مبلغ 40500 تومان را به حساب افراد بصورت ماهیانه واریز نمایند و گویا در این بین برای افراد نیازمندتر و به قول خودشان آسیب پذیرتر هم تبصره ای در نظر گرفته اند و برای آنان واریز مبلغ 44000 تومان کمک خوبی است . واقعا خوش به حالشان چرا که مطمنا همین هزار تومان اضافی هم در آینده به کارشان رونق می دهد. نکته جالب توجه این است که ما از این به بعد نان را با قیمت مصوب جهانی می خریم . بابا ما هم  وارد گود شده ایم و با جهانیان یکرنگیم چه کسی ما را از قطار پیشرفت دنیا پایین میکند . ما نان را به نرخ روز می خوریم و حساب مان پاک پاک ست این قیمت جهانی نان هم سندش. چند روز پیش یکی از دوستان از روستایی تماس گرفت و از نبود نان در آنجا شکایت میکرد که نان نیست و ما به جای نان  به فرزندان مان خرما می دهیم . خوب است دیگر حالا باید به این دوست عزیز عرض کنم که یارانه ها آمدند و دولت پولش را به جای اینکه به نانوا بدهد به خود شخص می دهد و تو تازه باید ده برابر خرج کنی تا بتوانی یک نانوایی پیدا کنی تا نان بخری!

یارانه ها آخر نفس گیر می شوند

امروزه بازار هدفمند کردن یارانه ها داغ شده است . هر روز خبری مبنی بر کنترل بازار از سوی مسوولین کشوری و استانی تیتر روزنامه ها و خبرگزاری ها شده است . در یکی از خبر ها خواندم که عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفته است :" به‌نفع کشور است که مسئولان با مردم صادقانه برخورد کنند و با بیان دقیق تحولات کشور به ویژه مسائل اقتصادی در جریان اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، کمک کنند مردم خودشان را برای پیامدهای این تحول آماده کنند نه اینکه تلاش کنند با بیان اطلاعات نادرست خود را موفق جلوه دهند و در نهایت ما شاهد عکس پیش‌بینی‌های ارائه شده باشیم زیرا این بحران را عمیق‌تر و غیر واقعی‌تر می‌کند." اینکه مسوولان با مردم روراست نیستند که بر کسی پوشیده نیست  و افزایش قیمت ها نیز از مدت ها پیش رو به افزایش است و مسوولان گویا در خواب تشریف دارند که می گویند ما تمامی راه ها را برای افزایش قیمت ها رصد کرده ایم . همین اکنون اگر سری به بازار مسکن بزنید می بینید در خیلی از استان ها قیمت مسکن سر به آسمان آورده و دیگر نمی توان یک خانه 40 متری را کمتر از 200 هزارتومانجهت اجاره کردن گیر آورد. هنوز پول نفت نیامده در سفره مردم و اینگونه از پیامد های آن نفس گیر شده اند وای به روزی که بیاید و مردم آن رابه وضوح لمس کنند . حقی که مطمئنا نا حق می شود. در این بازار داغ تورم چطور باید زندگی کرد. در این میان جیب عده ای سودجو است که بزرگتر می شود و صد البته که مسوولان از این قائده مستثنی نیستند. من به عنوان کسی که با مردم کمی ارتباط دارم معتقدم یارانه ها هنوز نیامده نفس مردم را گرفته است.امیدوارم آن موقع مردم به جای خاموشی فریاد سر دهند ...

سخنگوی فراکسیون زنان مجلس: خواستگارانم سر من با هم دعوا کردند

  • eftekhari.thum.bmp
    مجله «همشهری ماه» در شماره مهر ماه خود مصاحبه ای خواندنی با لاله افتخاری نماینده اصولگرای مجلس داشته است

     

    به گزارش خبر آنلاین بخش های خواندنی این مصاحبه به این شرح است:

    *الان یادم نیست که چند خواستگار داشتم.اما یادم هست که خیلی زیاد بودند وحتی باهم دعوا می کردند.

    *یک بار دو تا از خواستگار هایم باهم به منزل ما رسیدند.این دو بیرون در حسابی باهم دعوا کردند.

    *این قدر دعوای آن دو بالا گرفت که خانواده من را به هیچ کدام از انها نداد.

    *بنده با نظر خانواده ازدواج کردم وهمیشه نظر انها برای من مهم بوده است.

    *شروط ازدواج من ایمان ساده زیستی و ولایتمداری بود.

    * در کنار شرایطی از قبیل ادامه تحصیل دختران وعدم تمکن مالی بسیاری از پسران، حاکم شدن دیدگاه های جهانی فمنیستی در جامعه نیز از عوامل اصلی افزایش سن ازدواج در دختران شده است.

    *مهم ترین راه برای افزایش ازدواج در جامعه، تولید شغل است.

    *پدیده چندهمسری در جامعه وجود دارد. ما در لایحه خانوداه خواهان ساماندهی این مساله بودیم

فکر کنیم

 

و ناگهان دیدم در کنار فرعون ها و قارون ها که به بردگیمان

 می خریدند و به بیگاریمان می کشیدند، دیگرانی نیز به نام

 جانشینان پیامبران سرکشیدند، روحانیان رسمی.

آری این چنین بود برادر - دکتر علی شریعتی

زن

زن عشق می کارد و کینه درو می کند...

 دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر...

 می تواند تنها یک همسر داشته باشد

 و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی ....

برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است

 و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...

 در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...

 او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ...

 او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی....

او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ....

 او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ....

 او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...

و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛

 پیر می شود و میمیرد...

و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند

 چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،

 زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛

 گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛

 سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند...

و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...!

و این رنج است

پدر ، مادر ، ما متهمیم

پدرمومن من ... مادر مقدس من ... نماز تو یک ورزش تکراری است بدون هیچ اثر اخلاقی و اصلاح عملی و حتی نتیجه بهداشتی ! که صبح و ظهر و شب انجام می دهی اما نه معانی الفاظ و ارکانش را می دانی و نه فلسفه حقیقی و هدف اساسی اش را می فهمی. تمام نتیجه کار تو و آثار نماز تو این است که پشت تو قوز درآورد و پیشانی صافت پینه بست و فرق من بی نماز با تو نمازگزار فقط این است که من این دو علامت تقوی را ندارم!

تو می گویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکن کسی با مخاطبی مشغول حرف زدن باشد اما خودش نفهمد که دارد چه می گوید؟ فقط تمام کوشش اش این باشد که با دقت و وسواس مضجکی الفاظ و حروف را از مخارج اصلی اش صادر کند. اگر هنگام حرف زدن "ص" را "س" تلفظ کند حرف زدنش غلط می شود اما اگر اصلا نفهمد چه حرفهایی می زند و به مخاطبش چه می گوید غلط نمی شود!

اگر کسی روزی پنج بار و هر بار چند بار با مقدمات و تشریفات دقیق و حساس پیش شما بیاید و با حالتی ملتمسانه و عاجزانه و اصرار و زاری چیزی را از شما بخواهد و ببینید که با وسواس عجیبی و خواهش همیشگی خود را تلفظ می کند اما خودش نمی فهمد که چه درخواستی از شما دارد چه حالتی به شما دست می دهد؟ شما به او چه می دهید؟ و وقتی متوجه شدید که این کار برایش یک عادت شده و یا بعنوان وظیفه یا ترس از شما هم انجام می دهد دیگر چه می کنید؟ گوشتان را پنبه نمی کنید؟

اگر خدا از آدم خیلی بی شعور و بلکه آدمی که مایه مخصوص ضد شعور دارد بدش بیاید همان رکعت اول اولین نمازش با یک لگد پشت به قبله از درگاه خود بیرونش می اندازد و پرتش می کند توی بدترین جاهای جهان سوم تا در چنگ استعمار همچون چهارپایان زبان بسته ی نجیب بار بکشد و خار هم نخورد و شکر خدا کند و در آرزوی بهشت آخرت در دوزخ دنیا زندگی کند و در لهیب آتش و ذلت و جهل و فقر خود ابولهب باشد و زنش حماله الحطب!!!

و اگر خدا ترحم کند رهایش می کند تا همچون خر خراس تمام عمر بر عادت خویش در دوار سرسام آور بلاهت دور زند و دور زند و دور زند...... و در غروب یک عمر حرکت و طی طریق در این" مذهب دوری" به همان نقطه ای رسد که صبح آغاز کرده بود. با چشم بسته تا نبیند که چه می کند و با پوز بسته تا نخورد از آنچه می سازد! و این است بنده مومن آنچه عفت و تقوی می گویند.

کجایی پدر مومن من... مادر مقدس من... وای بر شما نمازگزارانی که سخت غافلید و از نماز نیز. در خیالتان  خدای آسمان را نماز می برید و در عمل بت های قرن را. خداوندان زمین را...

بت هایی را که دیگر مجسمه های ساده و گنگ و عاجز عصر ابراهیم و سرزمین محمد نیستند...